آل

این واژه در دسته دیوان لغات الترک, همه قرار گرفته است .

کلمات کلیدی :

1- آل

دیبایِ نارنجی رنگ. از آن درفش هایِ شاهان را ترتیب دهند. و نیز بدان زین هایِ خَواص و نزدیکانِ ایشان را پوشانند.

<غاشیه و زین پوش از دیبای نارنجی رنگ>.

رنگِ نارنجی . لونِ نارنجی. <اَلْ>.

( ص 77 س 5 ج 1-ع 53 ).

2- آلْ

فریب . نیرنگ . حیله . خَدیعه . و در مَثَل است : «آلینْ اَرْسْلانْ تُتارْ کُوجِنْ اُیُقْ تُتْماسْ».

یعنی ، با تدبیر و نیرنگ شیر توان گرفت و حال آنکه با زور و قوّت مَتَرسکِ جالیز را نتوان گرفت.

مَثَل در مورد کسی به کار رود که از او خواهند آنجا که با نیرو و قوّت از انجام دادن کاری وا مانده و ناتوان گردد تدبیر و چاره به کار بَرَد.

( ص 77 س 7 ج 1-ع 53 ).