يارپوز

این واژه در دسته فرهنگ جغتايي قرار گرفته است .

کلمات کلیدی : ,,

يارپوز[1]: گياهي است مانند كاكوتي. حبق. حيواني است که آنرا «دلتك» گويند.

[1]– یارپوز یک کلمه‌ی هومونیم (کلمه‌ی چند معنایی) است و در زبان ترکی دارای دو معنی متفاوت است. 1- گیاه پونه،‌ حبق، نعناع 2- موش خرما، راسو، ابن‌عرس، دله که پستاندارى است از راسته‌ي گوشتخواران جزو تيره‌ي سموريان به قامت گربه.

چنانکه معلوم گردید در زبان ترکی علاوه بر گیاه پونه، راسو یا موش خرما را هم که قاتل مار است «یارپوز/یارپیز» گویند.

کلمه‌ی اومونیم «یارپوز/ یارپیز» باعث گردیده است که مثل مشهور- «ایلان یارپیزدان قاچار، هارا قاچسا اوننان اوز- اوزه چیخار» (مار از راسو بدش می‌آید، امّا هر جا برود با او روبرو می­شود.)

در میان مردم آذربایجان به مفهوم نادرست آن بکار ‌رود و این برداشت غلط و استفاده‌ی نادرست متعاقباً سبب گردیده است که مرحوم دهخدا نیز موقع ترجمه‌ی این مثل ترکی و آوردن آن در خزینه‌ی امثال و حکم فارسی دچار اشتباه شوند.

دهخدا کلمه‌ی متشابه «یارپوز/ یارپیز» را که در این مثل به معنای «موش‌خرما» (راسو)- و قاتل مار  است؛ گیاه پونه دانسته و دچار خطای فاحش تاریخی گردیده‌اند (حیوان را با گیاه یکی دانسته) و مثل ترکی فوق را به شکل غلط «مار از پونه (گیاه) بدش میاد دم لونه‌ش سبز میشه» ترجمه کرده‌اند.

مثل گرته‌برداری (ترجمه‌ی لفظ به لفظ) شده‌ توسط علّامه دهخدا هنوز هم در زبان فارسی به همان شکل و معنی غلط بکار می‌رود.

لازم به ذکر است که مار حسّ بویایی و بینایی ندارد و تنها با اعصاب حساس و ترمومتریک موجود در نوک زبانش صید و مسیر حرکت خود را تشخیص می‌دهد.

[مطلب فوق به سال 1379 در کنگره‌ی سه روزه‌ی آذربایجان‌شناسی «دانشگاه نجف‌آباد اصفهان» از طرف مولّف با تمام تفصیلات بصورت کنفرانس علمی ارائه گردیده، سپس به سال‌های (1380، 1383، 1384) در کلاس‌‌های ترکی دانشگاه آزاد و سراسری تبریز به دانشجویان ارائه و تشریح گردیده است].