تون
شب. ليل. تاريك. ظلمات. سیاهی [تون/دون]. لباس. جامه [دوْن].
تول
تول: از ادات است براي مشابهت رنگ بكار رود [تول/تون]. زن بيشوهر. زن مطلّقه. زن متروكه. ارمل [دوُل]. صغير. برّه. ماتم. حزن.