دال
پشت. ظهر. عقب. شانه. دست و بازو. شاخه.
تال
تال[1]: سكوت. عاري. صاف و درست. شاخهي درخت. درخت بيد. برهنه و عريان. [1]– تال: نام درخت بيد بود كه آنرا به عربي «خلاف» گويند. به تركي رومي شاخچه و درخت بود. (فرهنگ سنگلاخ). امروزه به شکل «دال» مصطلح است.